سفارش تبلیغ
صبا ویژن
علمی و فرهنگی
خدا کند که بیائی

 

شاید این جمعه بیاید....شاید

شاید این جمعه بیاید ... شــــــــــــاید ...


خبر آمد خبری در راه است/سرخوش آن دل که از آن آگاه است/شاید این جمعه

بیاید...شاید/پرده از چهره گشاید...شاید/دست افشان...پای کوبان می روم/بر در سلطان

خوبان می روم/می روم بار دگر مستم کند/بی سر و بی پا و بی دستم کند/می روم کز

خویشتن بیرون شوم/در پی لیلا رخی مجنون شوم/هر که نشناسد امام خویش را/بر که

بسپارد زمان خویش را/با همه لحظه خوش آواییم/در به در کوچه ی تنهاییم/

ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر/نغمه ی تو از همه پر شور تر/کاش که این فاصله را کم

کنی/محنت این قافله را کم

 کنی/کاش که همسایه ی ما می شدی/مایه ی آسایه ی ما می شدی/هر که به دیدار تو

نایل شود/یک شبه حلال

مسائل شود/دوش مرا حال خوشی دست داد/سینه ی ما را عطشی دست داد/نام تو

بردم لبم آتش گرفت/شعله به

دامان سیاوش گرفت/

نام تو آرامه ی جان من است/نامه ی تو خط امان من است/ای نگهت خاست گه آفتاب/در

 من ظلمت زده یک شب

بتاب/ پرده برانداز ز چشم ترم/تا بتوانم به رخت بنگرم/ای نفست یار و مدد کار ما/کی و کج

ا وعده ی دیدار ما/

دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد/به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد/به مکه آمدم ای

 عشق تا تو را

بینم/تویی که نقطه ی عطفی به اوج آیینم/کدام گوشه ی مشعر/کدام گوشه ی منا/به

شوق وصل تو در انتظار

بنشینم/ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش/تاصبا پیراهنش را سوی کنعان آورد/ببوسم خاک پاک جمکران

را/ تجلی خانه ی پیغمبران را/خبر آمد خبری در راه است/سر خوش آن دل که ار آن آگاه

است/شاید این جمعه

بیاید...شاید/پرده از چهره گشاید.../شاید


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 89/10/23 توسط شهدای کن | پیام ها ()